قدمت موسیقی به زمان های بسیار دور برمی گردد، قبل از پیدایش زبان انسانها با موسیقی آشنا بودند. نخستین گام ها در راه پیدایش و ظهور موسیقی وزنها و آهنگها و حتی آواهائی بودند که از حنجره انسان خارج می شد.
پس از اولیه ترین گونه های بشری، انسان های اولیه یا نئاندرتال ها این سرزمین را به ارث بردند و بعد از آنها گونه جدیدی از بشر در سطح اروپا پراکنده شده اند. رفته رفته جمعیت انسان ها که از نئاندرتال ها باهوش تر بودند، به طور چشمگیری افزایش یافت و چندی پس از آن نئاندرتال ها به طور کل از بین رفتند.
بین گونه های ما و نئاندرتال ها تفاوت های زیادی وجود داشت. نئاندرتال ها غارنشین بودند و غارها را تزئین نمی کردند اما پس از وارد شدن و ست اجداد ما در غارها، دیوارهای غار به بوم های نقاشی برای طرح های بلند پروازانه آنها تبدیل شد. اجداد نخستین ما از طریق دست زدن موسیقی ریتمیک خلق میکردند و این کار ممکن است با ابزار موسیقیایی اولیه بشر در ارتباط باشد.
شواهدی نشان می دهد که بشر با ضربه زدن به ناقوس ها یا قندیل های سنگی که درون غارها وجود داشته است و همچنین استفاده ازخود غار که به عنوان انعکاس دهنده صدا عمل می کرده است، به تولید صدا مبادرت می کردند. پس موسیقی قدمت زیادی دارد، و ممکن است از زمان اولین ترقی انسانها به همراه ما بوده باشد.
چرا موسیقی خلق شد؟
انسان ها از موسیقی به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط و همسریابی استفاده می کردند همچنین موسیقی جنبه داشت و در ستایش و نیایش خدایان و امور دینی استفاده می شد.
عملکرد های مختلف زیادی برای موسیقی متصور است که یکی از آنها رقص و حرکات موزون افراد و دیگری سرگرمی است. مهمترین دلیلی که باعث شکل گرفتن و ماندگاری موسیقی شد، جمع کردن افراد به دور هم می شود.