فالش بودن یعنی انحراف داشتن (کم یا زیاد بودن) عدد فرکانسی یک صدا، از اعدادی که به صورت بین المللی برای تشخیص نتهای درست موسیقی، مورد توافق قرار گرفته اند و ستون اصلی تعاریف بالاتر موسیقیایی هستند.
در هنگام نواختن همهی سازهای موسیقی اعم از سازهای زهی و بادی امکان فالش زدن وجود دارد. ولی در برخی سازها مثل سنتور، پیانو، قانون و . فالش بودن ناشی از ناکوک بودن سیمهای ساز است. در برخی دیگر از سازها مانند ویولن، کمانچه، ویولن سل، فلوت، کلارینت و . اگر تکنیک گرفتن دست و انگشتگذاری، نحوهی آرشه کشیدن، نحوهی فوت کردن (در سازهای بادی) و . اشتباه باشند، موجب فالشی میشوند. همان طور که در سازی مثل کمانچه و ویولن دیده میشود که گاهی، نوازنده با دست پردهها را جابجا مینماید تا صدای مطلوب نت مورد نظر از حالت فالش به حالت ژوست تبدیل شود.صدای فالش چطور ایجاد می شود؟اگر فرکانس نتی که اجرا می کنید با فرکانس اصلی آن نت انطباق نداشته باشد. ( زیر تر یا بم تر بودن از صدای اصلی نت)اگر نتی که می نوازید خارج از گام قطعه باشد، در این حالت گفته می شود فالش و خارج زده است.اگر که فواصل نتها، پردهها و نیم پردهها را درست رعایت نکنید صدای ایجاد شده فالش خواهد بود.پس فالش زدن به آن معنی است که فرکانس نتی که توسط ساز تولید می شود دقیقا همان فرکانس اصلی نت نباشد.
تفاوت فالش خوانی و غلط خوانی و خارج خوانی چیست؟
در نظر بگیرید قرار است در ابتدا نت سُل اجرا شود سپس نت بعدی نیم پرده جلوتر برود، نت بعدی یک و نیم پرده عقبتر بیاید و در نهایت مجددا روی نت سل فرود آورده شود.
اگر اجرا ناکوک باشد یعنی تلاش شده باشد صدای تولید شده، به نت سل برسد اما به هر ترتیب نرسیده باشد، کمی بم تر یا کمی زیر تر اجرا شود، به آن فالشی می گویند. اگر به جای سل، نت دیگری مثل فا، فا دیز، سل دیز اجرا شود، هر چند که نت اجرا شده فالشی نداشته باشد، به آن غلط خوانی گفته می شود. اگر نوازنده یا خواننده، قدمهای بعدی اجرا، ملدی را با تناسبات اشتباه پیش برود، در اصطلاح به آن خارج خواندن یا خارج شدن از مود می گویند.
قدمت موسیقی به زمان های بسیار دور برمی گردد، قبل از پیدایش زبان انسانها با موسیقی آشنا بودند. نخستین گام ها در راه پیدایش و ظهور موسیقی وزنها و آهنگها و حتی آواهائی بودند که از حنجره انسان خارج می شد.
پس از اولیه ترین گونه های بشری، انسان های اولیه یا نئاندرتال ها این سرزمین را به ارث بردند و بعد از آنها گونه جدیدی از بشر در سطح اروپا پراکنده شده اند. رفته رفته جمعیت انسان ها که از نئاندرتال ها باهوش تر بودند، به طور چشمگیری افزایش یافت و چندی پس از آن نئاندرتال ها به طور کل از بین رفتند.
بین گونه های ما و نئاندرتال ها تفاوت های زیادی وجود داشت. نئاندرتال ها غارنشین بودند و غارها را تزئین نمی کردند اما پس از وارد شدن و ست اجداد ما در غارها، دیوارهای غار به بوم های نقاشی برای طرح های بلند پروازانه آنها تبدیل شد. اجداد نخستین ما از طریق دست زدن موسیقی ریتمیک خلق میکردند و این کار ممکن است با ابزار موسیقیایی اولیه بشر در ارتباط باشد.
شواهدی نشان می دهد که بشر با ضربه زدن به ناقوس ها یا قندیل های سنگی که درون غارها وجود داشته است و همچنین استفاده ازخود غار که به عنوان انعکاس دهنده صدا عمل می کرده است، به تولید صدا مبادرت می کردند. پس موسیقی قدمت زیادی دارد، و ممکن است از زمان اولین ترقی انسانها به همراه ما بوده باشد.
چرا موسیقی خلق شد؟
انسان ها از موسیقی به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط و همسریابی استفاده می کردند همچنین موسیقی جنبه داشت و در ستایش و نیایش خدایان و امور دینی استفاده می شد.
عملکرد های مختلف زیادی برای موسیقی متصور است که یکی از آنها رقص و حرکات موزون افراد و دیگری سرگرمی است. مهمترین دلیلی که باعث شکل گرفتن و ماندگاری موسیقی شد، جمع کردن افراد به دور هم می شود.
درباره گوش دادن به آهنگ به علت تاثیر آهنگ بر سلامت روان بهتر است به موارد زیر توجه داشته باشید.
سعی کنید در هنگام رانندگی آهنگ های خیلی مهیج گوش ندهید. چون ممکن است گوش دادن به این آهنگها موجب افزایش سرعت شما در رانندگی شود. این برای شما خطرناک خواهد بود. در صورتی که در هنگام رانندگی موسیقی شاد گوش میکنید بیشتر مراقب رانندگی خود باشید.سعی کنید تا جای ممکن سمت آهنگهای غمگین نروید. آهنگ های غمگین را از گوشی خود پاک کنید تا دیگر آنها را گوش ندهید.گوش دادن به موسیقی با صدای خیلی بلند نیز اشتباه است. طبق تحقیقات این کار باعث میشود که میزان خلاقیت و نوآوری شما به طرز قابل توجهی کاهش پیدا کند.روز خود را با گوش دادن به یک آهنگ شاد و انرژی بخش شروع کنید. یا در طول روز یک زمانی را برای گوش دادن به موسیقی شاد اختصاص دهید. این کار باعث میشود که در طول روز اشتیاق و انرژی بیشتری داشته باشید.
روانشناسی موسیقی در مورد چگونگی اثرات موسیقی بر رفتار و تجربیات ما در دو مقیاس فردی و اجتماعی مطالعه میکند.تاثیر آهنگ شاد بر روحیه افراد و در خلق و خوی آنها نیز اثبات شده است. موسیقی شاد در عین حالی که می تواند ضربان قلب و ریتم تنفس را افزایش دهد، قدرت صبر و حوصله را نیز بالا می برد. همین باعث می شود که روحیه انسان برای تحمل سختی ها و مشکلات آمادگی بیشتری داشته باشد و مقاومت آن بالا برود. به نقل مستقیم از یک پزشک خارجی هارمونی های همخوان، موسیقی های شاد یا سریع و موسیقی های دارای ملودی های خاطرهانگیز، با ترانه ها یا پیام های جذاب، باعث بهبودی در خلق و خوی افراد و افزایش احساس شادی در آنها می شوند. در نتیجه فرد مقاوم تر و شکیبا تر می شود و تلاش می کند اوضاع سخت را با روش موثر تر و مثبتی بهبود ببخشد.
حتما همه ما متوجه تاثیر موسیقی بر روحیه خودمان هستیم. بی تردید همه ما با شنیدن هر نوع موسیقی حال و هوای همان را به خودمان میگیریم. حتما بارها برای شما هم پیش آمده که برای این که بخواهید روحیه خودتان را عوض کنید‚ آهنگ مناسبی را گوش دهید.
طی یک تحقیق افرادی که هنگام خواب به موسیقی آرامی گوش می دهند، کیفیت خواب بهتری را گزارش می کنند. پخش موسیقی قبل از خواب علاوه بر تسهیل در خواب سریع و بهبود کیفیت خواب، می تواند کارایی خواب را بهبود بخشد، به این معنی که زمان بیشتری که در رختخواب هستید در واقع برای خواب صرف می شود. و مدت زمان بیشتری از خواب را در خواب عمیق هستید.تاثیر آهنگ شاد بر روحیه افراد آنقدر زیاد است که صحبت کردن درباره آن به زمان زیادی نیاز دارد. همین قدر بدانید که همانطور که بدن هر روز به آب و غذا و ویتامین ها و ریز مغذی ها نیاز دارد تا سرپا بماند و عملکرد خوبی داشته باشد، برای اینکه روحیه انسان در اوج بماند و خراب نشود و البته تقویت شود، نیاز به موسیقی دارد. اگر تا به امروز از تاثیر موسیقی بر زندگی خود غافل بودید، حتما از همین حالا گوش دادن به موسیقی را شروع کنید و برکات شگفت انگیز آن در زندگی خود را با تمام وجود احساس کنید.
با توجه به موارد گفته شده در همین مقاله‚ مغز ما میتواند با موسیقی تحت تاثیر قرار بگیرد. با شنیدن موسیقی آرام‚ مغز به حالت آرامش نردیک میشود. با شنیدن موسیقی تند نیز مغز هشیارتر میشود. این تاثیرات میتواند پس از پایان یافتن موسیقی نیز ادامه داشته باشند.
از آنجایی که همه اعضای بدن ما تحت فرمان مغز هستند‚ پس موسیقی میتواند روی عملکرد تمام سیستمهای بدن ما تاثیر گذار باشد. پس موسیقی میتواند برای درمان استرسهای مزمن، افسردگی، اضطراب، بیماریهای قلبی و … نیز موثر واقع شود. همچنین موسیقیهای شاد میتوانند تاثیرات مثبت در ذهن افراد داشته باشد. این تاثیرات میتواند شامل افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن‚ پایین آوردن فشار خون‚ افزایش انگیزه‚ افزایش خلاقیت‚ کاهش تنش و مدیریت استرس شود.
در زمان ورزش کردن نیز موسیقی در آمادگی بدن و ذهن تاثیر گذار است. موسیقی استقامت و روحیه شما را افزایش داده و باعث میشود که در هنگام ورزش کمتر احساس درد و خستگی داشته باشید. پس ورزش کردن با موسیقی میتواند منجر به عملکرد بهتری شود.
چه موسیقی گوش بدهیم؟
البته شما برای گوش دادن به موسیقی باید انتخابهای مناسبی داشته باشید. برای دریافت تاثیر مناسب از موسیقی شما باید با توجه به شرایط روان خود در آن لحظه موسیقی انتخاب کنید. برای انتخاب درست موسیقی شما باید به مواردی مانند تمپو، گام، سبک و محتوای اشعار توجه داشته باشید تا بتوانید شرایط روانی و احساس مناسبی را دریافت کنید.
اگر بخواهید با گوش دادن به موسیقی انرژی خود را افزایش دهید و تاثیر مثبتی روی خلاقیت و انگیزه خود بگذارید‚ انتخاب مناسب برای شما تمپوی بالا در موسیقی میباشد. از این دسته از موسیقیها میتوان به موسیقیهای پاپ و راک با اشعار شاد اشاره کرد. اگر به موسیقی ایرانی علاقه مند باشید نیز رنگهای آواز ماهور میتواند برای شما مناسب باشد.
اگر میخواهید برای کاهش استرس خود به موسیقی گوش دهید‚ بهتر است که یک موسیقی با تمپوی پایین را انتخاب کنید. مواردی مانند موسیقی کلاسیک ایرانی و دستگاههایی مانند همایون و سه گاه میتواند انتخاب درستی باشد. علاوه بر این موسیقی کلاسیک غربی و انواع بالادها که تمپوی پایین دارند نیز موارد مناسبی خواهند بود.
همانطور که میدانید موسیقی تلفیقی از صدا و سکوت میباشد و هر ترانه ای یک اثر هنری می باشد. که توسط تعدادی هنرمند خلق شده است. موسیقی ها ، با سبک های متفاوت تولید می شوند. این قطعات نوایی را به گوش شنونده میرساند و باعث برانگیختن احساسات فرد می شوند.در ادامه مطلب می خواهیم در رابطه با موسیقی های بی کلام،مواردی را ذکر کنیم.
موسیقی بی کلام
موسیقی سازی یا
فواید موسیقی بی کلام نسبت به موسیقی با کلام
آهنگ های بی کلام در واقع ابزاری هستند که بدون دخالت صدای خواننده و شعر توسط آهنگسازان تولید می شوند. موسیقی بی کلام باعث می شود که مغز در لایه های پایینی خود پرسه بزند. که این موضوع موجب میشود که مغز بعد از مدت بسیاری از افکار مزاحم رهایی پیدا کند و فرد به ذهنی ساکت و تحت کنترل دست پیدا کند.همین موضوع سبب میشود که موسیقی بی کلام در فعالیت هایی مثل ورزش، مدیتیشن، یوگا ،ماساژ و غیره نقش پررنگی داشته باشد. همچنین موسیقی با کلام یک حس موضوع و مفهوم را به صورت مستقیم و کاملا واضح و مشخص به شنونده انتقال میدهد و یک جورایی مجال آن را به شخصی نمی دهد که چیزی غیر از کلامی که در موزیک بیان می شود، مخاطب دریافت کند .یک جورایی در آن خلاقیت و آزادی مغز محدود است.
آزمایشی که اخیرا توسط کارل اسمیت و گری موریس در دانشگاه تنسی انجام شده است، بیانگر این می باشد که دانشجویانی که در دوره امتحانات خود به موسیقی با کلام گوش کرده بودند در مقایسه با آنهایی که به موسیقی بی کلام گوش داده بودند، عملکرد ضعیف تری داشتند.